هدف از این تحقیق بررسی فلسفه و مفهوم آن با فرمت docx در قالب 31 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
فلسفه و مفهوم آن
2-1 تعريف و تبيين مفهوم فلسفه13
2-1-1 بررسي سير تاريخي فلسفه13
2-1-2 تعريف فلسفه14
2-1-3 بازشناسي مفهوم فلسفه16
2-1-4 مفهوم فلسفه و آموزش فلسفه از ديدگاه فيلسوفان17
2-1-5 ضرورت، تعريف و ماهيت تفکر19
2-1-6 اهميت فلسفيدن و فلسفه ورزي24
2-1-7 فلسفه سيري مولد براي مقابله با دگماتيسم24
2-1-8 فلسفه در جايگاه فعاليت25
2-5 پيشينه تحقيق48
2-5-1 تحقيقات داخلي:49
2-5-2 تحقيقات خارجي:50
2-6 جمع بندي مباني نظري و پيشينه و ارائه چارچوب تحقيق:52

 


از سند ها و مدرک هايي که در دسترس است بر مي آيد که نخستين مردمي که به فلسفيدن پرداختند مردم هند بودند و قديم ترين اثر فلسفي انسان، در ودا  يعني سرودهاي مذهبي فلسفي هندي ها آمده است. پس از هندي ها مردم چين و پس از آن يوناني ها به فلسفيدن پرداخته اند، که البته ايرانيان بيشتر به علم و اخلاق توجه داشته اند و به همين خاطر اثري فلسفي از آن به جاي نمانده است(هومن، 1382: 33-35).

 

 

 نوعي شور، شوق و کوشش را در دوره اول فلسفه با زبان تمثيل و بياني رمز آلود در سرود ها و سخنان کوتاه در هند، چين و ايران مي بينيم. در دوره دوم وقتي به يونان مي رسيم با تفاوت هايي روبرو مي شويم.

 

 

اگر نگاه شرقي بيشتر نگاهي است به درون، و آن چه درباره جهان و هستي گفته مي شود بر بنياد نگرش و آزمون دروني و همچنين نام ها و مفهوم هايي است که از اين چگونگي هاي دروني سرچشمه مي گيرد؛ نگاه يوناني به بيرون است. او چه بسا آنچه را از نگرش بيروني به دست آورده است، به سراسر پهنه هستي مي گستراند.(نقيب زاده، 1391: 7 - 8). 

 

 

با کمي تامل در "تعريف" فيلسوفان متوجه مي‌شويم که فلسفه تعاريف مختلفي دارد و تعريف واحدي که روشنگر موضوع باشد، در دست نيست؛ هر فيلسوفي با توجه به مؤلفه‌هايي نظير، جهان‌بيني، ايدئولوژي و مسائل جامعه‌اش تعريفي خاص از فلسفه ارائه مي‌دهد. براي مثال فيلسوفاني نظير ديوئي، ملاصدرا و کندي هر کدام تعاريف خاصي از فلسفه دارند که ذيلا به آن پرداخته مي‌شود.

 


ديوئي، دو تعريف از فلسفه ارائه مي‌دهد: نخست اين‌که وي، در کتاب مسائل فلسفي، فلسفه را "کوششي تلقي مي‌کند که انسان براي رسيدن به هدف‌هاي اساسي در زندگي به خرج مي‌دهد". تعريف ديگر ديوئي در کتاب دموکراسي و تعليم و تربيت فلسفه است و در آن‌جا فلسفه را "با توجه به مشکلات و مسائل معين" تعريف مي‌کند (شريعتمداري، 1373: 15)؛ کندي فلسفه را "علم به حقايق اشياء به اندازة توانايي آدمي مي‌داند؛ زيرا غرض فيلسوف در عملش رسيدن به حق و در عملش عمل کردن به حق است" تعريف مي‌کند؛ و ملاصدرا در تعريف فلسفه مي‌گويد، فلسفه اعلائ درجه علم است که نهايتاً منشاء الهي دارد و برخاسته از "مقام و منزلت نبوت" است.

 

 

حکما کامل‌ترين انسان‌هايي‌اند که جايگاهي بعد از پيغمبر و امام را دارند؛ فلسفه در اين معنا در خصوص ماهيت اشياء در پي کشف حقيقت است و مي‌خواهد معرفت ذهني را با کمال نفس آدمي و تهذيب آن توام سازد (نصر، 1383: 50- 45).