هدف از این تحقیق بررسی نظریه های ارتباطی با فرمت docx در قالب 25 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب

2-3-1 نظریه اعتماد

2-3-1-1 رویکرد فلسفی از مفهوم اعتماد

2-3-1-2 عناصر دخیل در مفهوم اعتماد

2-3-1-3 کارکردهای گوناگون اعتماد

2-3-2 نظريه اقناع

2-3-2-1 پيشگامان نظريه اقناع

2-3-2-2 اقناع چيست؟

2-3-2-3 هدف ترغيب

2-3-2-4 شيوه هاي اقناع

منابع

 

 

 

در ادبیات نظریه اعتماد، دو دسته نظریه های کلان و خرد در مورد اعتماد مطرح شده اند. در نظریه‌های کلان و عمدتاً کلاسیک، نظریه پردازانی چون اسپنسر، دورکیم، تونیس، مارکس، وبر و.... معتقد به عوامل ساختاری و کلان اعتماد هستند و در بررسی و تحلیل مفهوم اعتماد، سطح مطالعه خود را بر روی ساخت اجتماعی متمرکز ساخته اند و اعتماد را به عنوان ویژگی نظام اجتماعی و یک ویژگی جمعی مفهوم سازی می کنند. «در نظریه های خرد و عمدتاً معاصر، نظریه پردازانی چون اریکسون، کلمن، جانسون و... معتقد به عوامل فردی و خرد هستند؛ یعنی عواملی که متأثر از برخوردها، مبادلات و یا ویژگی های زیستی، روانی و اعتمادی فرد است. این نظریه پردازان اعتماد را به عنوان یک ویژگی فردی و متأثر از کنش های افراد در نظر می گیرند و بیشتر به ارتباطات و روابط اجتماعی توجه دارند» (اوجاقلو و زاهدی، 1384، 99 – 100).

 

 

 

در بینابین نظرات خرد و کلان اعتماد، نظریه پردازانی چون گیدنز، که در تحلیل و بررسی اعتماد به تلقیق این دو سطح دست زده اند قابل توجه ترند. در واقع مهم ترین ویژگی های کار گیدنز 1) تلفیق سطوح خرد و کلان 2) تحلیل الگوهای اعتماد در دوره سنت و مدرنینه و 3) چگونگی مکانیسم تغییر اعتماد است. از نظر گیدنز، پویایی مدرنیت ناشی از 1) جدایی زمان و مکان 2) تحول مکانیسم های ازجا کندگی و 3) تخصیص بازاندیشانه دانش است که این هر سه در شناخت تحول اعتماد مؤثر است از نظر گیدنز، اعتماد در نظام های ماقبل مدرنیته متاخر از نوع پایبندی های چهره دار و مبتنی بر هم حضوری است اما در مدرنیته متاخر اعتماد غیر شخصی و به دیگران ناشناس است (گیدنز، 1384؛ زتومکا، 1384).