هدف از این پایان نامه بررسی مدل ها و نظریه های آسیب شناسی زندگی زناشویی می باشد.

 

 

مطالعات و تجارب بالینی نشان می‌دهد که در جامعه معاصر، زوج‌ها مشکلات شدید و فراگیری را در هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمانه دارند و ارضای نیازهای عاطفی و روانی در جریان ازدواج یک مهارت است. یکی از راه‌های آگاهی افراد مزدوج و یا در آستانه ازدواج که  بر دانش‌ها، نگرش‌ها و مهارت‌های آنان تأثیر دارد، آموختن مهارت‌های ارتباطی از طریق آموزش به آنها می‌باشد. يونيسف مهارت‌هاي زندگي را به اين صورت تعريف مي‌كند: "يك رويكرد مبتني بر تغيير رفتار يا شكل‌دهي رفتار كه برقراري توازن ميان سه حوزه را مدّنظر قرار مي‌دهد. اين سه حوزه عبارت‌اند از: دانش، نگرش و مهارت‌ها". پس وصول به اهداف اساسی ازدواج و سازگاری زناشویی، مستلزم تغییر دانش‌، نگرش‌ها، وظایف، نقش‌ها و افزایش مهارت همسران می‌باشد(برنشتاین ، به نقل از نوابی نژاد،1380).

 

 


نگرش‌های مطلوب مهمترین سرمایه در ازدواج و زندگی زناشویی هستند و درهای مضاعف خوشی را برای زوجین می‌گشایند. نگرش‌ها در آنچه که فرد می‌گوید و می‌شنود منعکس می‌شود و بر ادراک او از دنیای اطرافش اثر مي‌گذارد. نگرش‌ها مؤلفه‌اي عمده‌اي در ازدواج و اداره‌ی مسائل زندگي زناشوئي هستند. رویکردها، نظریه‌ها و مدل‌های متعددی، به بحث در زمینه‌ی مشکلات، آسیب شناسی و ارتباطات زناشویی پرداخته‌اند. دیدگاه روان پویشی مشکلات زناشویی را حاصل مشکلات درون روانی و روابط بین فردی که فرد از خانواده‌ی پدری خود، وارد روابط و زندگی جدید خود می‌کند. نظریه‌ی سیستمی ناسازگاری در خانواده را ناشی از اجرا نشدن قواعد، رعایت نشدن سلسله مراتب، صریح و روشن نبودن قدرت و همچنین اختلال در فرآیندها و ساخت‌های خانواده می‌داند؛ که حاصل آن درهم ریختگی مرزهای خانوادگی و فروپاشی امکان مذاکره و توافق اعضا برای حل تعارض می‌گردد.

 

 


بر طبق رویکرد شناختی- رفتاری، رفتار به عنوان نتیجه‌ای از محیط اجتماعی و فرآیندهای شناختی و ادراکی می‌باشد. این دیدگاه بیشتر درصدد می‌باشد رفتارهایی را که منجر به کارکردهای بد، در زوجین می‌شود تغییر دهد. ایده‌های اساسی این رویکرد به صورت زیر خلاصه می‌شود:
•    درمان باید تحلیل آنچه را که موجب بد کارکردی رابطه می‌شود، و آنچه آن را حفظ می‌کند، شامل ‌شود. 
•    زوج ها باید یاد بگیرند تا از یکدیگر قدردانی کنند و به یکدیگر پاداش های مثبت بدهند، به جای اینکه به صورت منفی تنبیه نمایند.
•    لازم است زوجین به صورت دو سویه مورد تشویق قرار گیرند.
•    مهارت های ارتباطی یادگرفتنی است.

 

 


رویکرد شناختی - رفتاری، تمرکز بر رفتار آشکار، تحلیل مشکل فعلی و فرمول‌بندی کردن یک برنامه‌ی درمانی مخصوص را شامل می‌شود. برای مداخله جهت حل مشکلات زناشویی می‌توان با تمرکز بر این رویکرد کلی و با استفاده از تکنیک‌ها برای افزایش تبادلات مثبت زوج‌ها، اصلاح مهارت‌های ارتباطی حل مسئله، کمک به زوج‌ها در جهت پذیرش مسئولیت رفتارهایشان و مداخلات دیگر صورت گیرد.. اگرچه رویکرد ارتباطی، همه چیز را در رابطه‌ی بین فردی به ارتباط نسبت نمی‌دهد، اما نقش ارتباط را دارای اهمیت اصلی می‌داند. در این دیدگاه ابتدا سبک ارتباط کلامی و غیرکلامی زوج‌ها شناسایی و سپس در جهت تغییر آن با هدف افزایش شایستگی ارتباطی، اقدام می‌شود. آموزش مهارت‌های ارتباطی بخشی از این رویکرد درمانی است.

 

 

 

 

فهرست مطالب

2-2-  تاریخچه‌ی موضوع در جهان    11
2-3- تاريخچه‌ی موضوع در ایران    17
2-4- نقش مهارت‌های ارتباطی در سازگاری زناشویی18
2-5- مروری بر پژوهش‌های انجام شده    19
2-5-1- پژوهش‌های انجام شده در جهان    23
2-5-2- پژوهش‌های انجام شده در ایران    26
2-6- مبانی نظری    33
2-6-1- نظریه‌های مرتبط با آسیب‌شناسی زندگی زناشویی34
2-6-1-1- رویکرد روان تحلیلی34
2-6-1-2- رویکرد شناختی- رفتاری35
2-6-1-3- رویکرد سیستم ها35
2-6-1-4- رویکرد ارتباطی36
2-6-2- مدل‌های ارزیابی آسیب شناسی زندگی زناشویی    37
2-6-2-1- مدل مک مستر37
2-6-2-2- مدل فرآیند کارکرد خانواده38
2-6-2-3- مدل برادبوری38
2-6-2-4- مدل سه محوری تسنگ و مک درموت39
2-6-2-5- مدل السون39
2-6-2-6- مدل بیورز40
2- 7- جمع بندی
2- 8- الگوی نظری پژوهش43
پیشینه تحقیق
تحقیقات خارجی
تحقیقات داخلی


منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی